صفحات

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

غلط کردم


«نادرستی همه چیز»


___________________________________________________________
کامنت (های) من باعث شد «هاشور» قهر کنه. برام شوکه کننده بود وقتی دیدم تمام وبلاگ‌هاشو پاک کرده و رفته. جرم و مجازات تناسبی نداشت. جرم من/ما در نسبت دادن اون به «ماهی سیاه» چیزی نبود که همچین مجازاتی رو در پی داشته باشه. من اینجا نخواهم نوشت تا وقتی که «هاشور» دوباره بین ما باشه.

دوستانم سرمایه منند
جواد وکیلی


۹ نظر:

  1. یکم: به نظر من و به نظر هر فرد عاقل دیگه، تو جرمی مرتکب نشده ای که بخواهی خودت را مجازات کنی. مجازات را خودت داری اعمال می کنی نه هاشور.
    دوم: ناجور می نویسد دیگر آپ نمی کند، بعد دو تا از دوستانم خودشان را حذف می کنند، و حالا هم تو. بابا من هم طاقتی دارم، تا یک جایی می توانم تحمل کنم ها!
    سوم: ارتباطشان را درک نمی کنم: هاشور ننویسد، من هم نمی نویسم. اینقدر سخت نگیر، هاشور هم حتمن مثل قبلن های من، یک روز خسته شده رفته. تو که مسئول همه نیستی.

    ماهی

    پاسخحذف
  2. مطلب و کامنت رو ندیدم اما نمیفهمم چرا باید برای نظری که داری و کامنتی که گذاشتی خودتو از نوشتن جدا کنی. پس احترام به عقاید متفاوت فقط حرف و شعاره؟ باید عمل هم بشه. قهر یک عمل از مد افتاده ست که این روزها قابل قبول نیست. گفتگو و تبادل نظر همه چیزو روشن میکنه نه قهر.

    پاسخحذف
  3. وبلاگ " هاشور " رو تا به حال ندیدم و نمیدونم چه اتفاقی افتاده. آدم به خاطر یه کامنت که اینقدر تندی ناراحت نمیشه و بره. من بیا وبم رو ببین چه ها به من و به همدیگه که نمیگن. خوب وبلاگ و وب نویسی این چیزها هم داره.
    www.eshaareh1.bloghaa.com

    پاسخحذف
  4. To harfe mohem tari nadari in rooza?
    Unam az e-mail hayeh moshashaet ke ferestadeh budi lotfan dige az un e-mail ha vase man nafrest
    ageh khodet taiid mikoni matalebo khodet ham dige vase man comment nazar va tamas hamnagir.
    sharm avareh to in sharayet un e-mail haro be hame mail mikoni.
    aseman22

    پاسخحذف
  5. خواهش می کنم اینطوری فکر نکنید. من آنقدر ها هم خوب نمی نوشتم که ارزشش را داشته باشم. اما حالا باور کنید هیچ چیزی برای نوشتن ندارم. اگر داشتم -حتا اگر شما هم نمی خواستید- دوباره وبلاگ درست می کردم. اما واقعن هیچ چیز ندارم که بگویم. یعنی هربار که از خودم می پرسم: اگر الان وبلاگ داشتم می خواستم چه چیزی در آن بنویسم؟، پاسخ می دهم که نمی دانم.
    در ضمن خواهش می کنم، نام این پست را عوض کنید. قبلن هم گفته ام که من نسبت به این چنین کلمات، حساسم. حالم را خراب می کنند.
    حالا لطفن دوباره بنویسید، که اگر ننویسید من بیشتر حالم بد می شود... خداحافظ.
    هاشور

    پاسخحذف
  6. خدا نکنه!!
    به هر حال قهر کردن کار درستی نیست...

    پاسخحذف
  7. آقا چتون شده چرا همه حال عصب گرفتین تو سر و کله هم می زنین؟ یک کم با هم کنار بیاین بزرگوارتر باشین بالغ تر باشین. آخه خجالت نمی کشین یکی مثل من هم داره از این حرفا بهتون می زنه؟! خودم دارم خجالت می کشم!
    بین تو و هاشور هم نمی دونم چی شده اما خودت که می بینی اومده میگه رفتنش به تو ربطی نداشته... دیگه کاسه داغ تر از آش چرا می شین؟
    (در ضمن هاشور خان شما خسته هم شدی دیگه چرا بلاگت رو بالکل حذف کردی؟! زشته این کارا!)

    پاسخحذف
  8. طرف کلاه شاهیت آمد به خاطرم/ آندم که تاج بر سر هرکس نهاد باد
    در چین طرهء تو دل بیقرار من/ هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد

    پاسخحذف
  9. تصاویرت را دوست داشتم... شاید کمی فراتر از کلاسیک به نظر آیند

    پاسخحذف