صفحات

۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه

عدد اول

  • از جهت ریاضی:

عدد 47 رو در نظر بگیرین. فقط به خودش و یک بخش‌پذیره، مث همه اعداد اولِ دیگه. مث همه آدم‌ها. آدم‌ها اعداد اولن؛ فقط مث خودشونن؛ یکه و تکرار نشدنی. تمام اعداد اول فردن از جهت ریاضی، غیر از دو –دو- تنها عدد اولیه که زوجه. توی دسته بندی‌ها که از جهت ریاضی خیلی مهم‌ان، دو با بقیه فرق داره. دو بین اعداد اول مث ما بین بقیه آدماس.

رياضي

  • از جهت ریاضت:

دو هم مث بقیه عدده. ما هم مث بقیه انسانیم. هر بلایی که سر بقیه می‌آد سر ما هم می‌آد. هر بلایی سر ما می‌آد سر بقیه هم می‌آد. یعنی دنیا فرقی نمی‌ذاره توی مشقت و ریاضتی که می‌چشونه به بندگانش. همه اسیر یک دیویم. نمی‌تونیم‌ام فرار کنیم؛ دنیا گرده و هیچ دررویی نداره.

زمين

  • از جهت رضایت:

ضرب‌المثل قدیمی‌ای می‌گه: «من راضی، تو راضی، …[محذوف از جهت رعایت حال عفت خانم!]». از جهت رضایت رو می‌شه « از جهت من» هم نوشت. از جهت من همه‌مون سر کاریم؛ من که اینا رو می‌نویسم و تویی که اینا رو می‌خونی، اونایی که ریاضیات رو ابداع کردن و اونایی که ریاضت می‌کشن و دنیایی که ریاضت می‌ده ما رو. همه‌چی به آخر خودش رسیده و هیچ دکمه‌ای کار نمی‌کنه؛ چه سرگرم باشیم و بخندیم چه جدی و آگاه. موتورها خاموش!

___________________________________________________________
از نظردهندگان محترم خواهشمندم از آوردن «فرمول‌های پیچیده» بپرهیزند!
عنوان این پست –عدد اول- رو نیما
بهم داد.
این پست رو از جهت سرخوشانه‌گیش تقدیم می‌کنم به EraZer Head
.

۹ نظر:

  1. سلام
    دو روز پيش بود كه مي خواستم sms بهت بدم و روز مهندس رو تبريك بگم ولي يهو يادم اومد كه اي بابا جواتي كه مهندس نشد، ما همه مهندس شديم ولي جواتي نه! بعضي هامون حتي فوق مهندس شدن! هنوز ياد اون روزم كه ما در حال مهندس شدن بوديم كه خبر آوردن جواد رفته بم!
    - بچه تو اونجا چي كار مي كني؟!
    حواست باشه يه وقت هوس نكني مهندس بشي!

    پاسخحذف
  2. هیچ وقت از ریاضی خوشم نیومد
    همیشه چیزی عجیب من رو به سمت ریاضت می برد
    هیچ وقت تنونستم رضایت داشته باشم. نه از ریاضی و نه از ریاضت.

    پاسخحذف
  3. وقتی یکی دو ساله بودم فقط دو را بلد بودم بشمارم حتا یک را هم بلد نبودم، همه دو تا دوست داشتم... همه را

    پاسخحذف
  4. در اینکه آدها فقط یکی هستن و هیچکس مثل اونها نیست موافقم.منم دوست ندارم مثل کسی باشم چون خودم رو دوست دارم.
    www.eshaareh.blogspot.com

    پاسخحذف
  5. لطفا این حقیر را لینک بفرمایید . پیشاپیش از مساعدت جنابعالی کمال تشکر را دارم.

    پاسخحذف
  6. مجبور شدم تعغیر جا بدم
    همیشه عوملی باعث جابجایی می شن
    این هم خوبه هم بد
    رفته به
    www.open-sea.blogfa.com

    پاسخحذف
  7. از ریاضی سر در نمیارم. برای ریاضت توجیهی پیدا نمیکنم. رضایت....گاهی هست گاهی نیست و وقتی نباشه چکارش میتونم بکنم؟

    پاسخحذف
  8. سلام دوست من
    این"دوست من"گفتنم از ته دل بود
    پیدا کردن تشابه کامل بین عدد اول و انسان یه کم سخته انگار
    انسان=عدد اول به لحاظ تنها بودن اما 1 ابنجا تعریف نشده هست برای انسان
    1 برای عدد اول تعریف شده اما برای انسان که جدای از خودش به 1 احتیاج داره تا بتونه شبیه به عدد اول بشه تعریفی از 1 نیست
    همذات پنداری بین خودمون و اعداد اول قابل قبوله در صورتیکه به وجود the one معتقد باشیم احتمالا
    برای اثبات نیاز داریم در همه موارد به اثبات برسیم ولی در مورد وجود 1 تناقضاتی در اذهان دیده شده هرچند که کانت اون رو ثابت شده می دونست ( چقدر برای ذهن متعالی کانت متاسفم)
    "همه"کلمه عجیب و نامانوس با شخصیت ریاضی گرای شماست به نظرم(و این نظر من هست که القا شده از نوشته های شماست .نه تنها این بلکه هرچیزی که نوشتم و خواهم نوشت...اینکه نظر من اشتباه هست قابل قبوله چون از محدوده ذهن من خارج شده و می تونه در هندسه ذهن هر خواننده دیگه ای اشتباه محاسباتی داشته باشه در حد بی نهایت)ذهن ریاضی بیشتر با کلمه "در هر ...اگر "آشناست."همه"آشنایی زدایی از منطق ریاضیات هست انگاری.حتی من جمله ای با این حالت هم یادم می آید که "همه...اگر"یا"همه...تنها و تنها اگر"و معمولا "شرط لازم و کافی "ذکر می شه برای آوردن کلمه "همه"
    و "دیو":انگار هر چی به سمت ادامه مطلب می رم فضای جبرگرایی می بینم.خوب هر کسی ذهنیتی داره .شاید اصلا "دیو"نمادی از جبر گرایی نیست.اما از خودم که می پرسم پس چرا "همه اسیر این دیویم"من رو به یاد "جبر گرایی" می اندازه؟یعنی از خودم می پرسم که کسی یا چیزی هست که قوانین زجر آوری رو به ما تحمیل می کنه؟اگه هست دکمه ای هست؟کار می کنه یا نه به خاطر اون کس هست؟یا اون چیز؟اگر سر کاریم کسی یا چیزی داره به ما می خنده یا نگاه می کنه؟خودمون سر کار گذاشتیم خودمون رو؟
    بعد خودم به خودم جواب می دم :من که متوجه حضور کسی یا چیزی برای رقم زدن سرنوشت شومی مشترک با بقیه نشدم.حواس من نشده.درک نکردم از راه حواس.ذهنم شناختی به اون نداره.به نظرم داره همه چیز پیش می ره بدون اون سرنوشت شومی که مثل"دیو"هست.
    "موتورها"؟"خاموش"؟این دستور برای کی ها و از طرف کی صادر شده؟
    متن عالی بود چون برای من سوال برانگیز بود.حالا سرکاری های زیادی هست که سوال برانگیزه اما این برای من جالب بود
    من از سمت خراسان خوشم می آد چه از سمنان بگذره چه در خراسان باشه و همیشه از قوچان هم خوشم می اومده
    "دوست من"اگه نوشته های کامنتم مشوش بود ببخشید چون سیل شد کلمات(برای ذهن کوچک من این ها به اندازه سیل هست)و بعد همینطور نوشتم
    شما ببخشید که به نوشته شما بدون اینکه شما بخواهید سر زدم و کامنت هم گذاشتم اون هم مشوش

    پاسخحذف
  9. ای بابا این خرمگس هم عجب حوصله ای داره!
    ممنون از تقدیمی تون!

    پاسخحذف